زبانحال امام زین العابدین علیهالسلام قبل از شهادت
نگـفـتهام غـم دل را نگـفـته بسیار است غمی که میکُشدم عاقبت غـم یار است به یـاد خـواب رقـیـه که خواب بابا دید زمان خواب، دو چشمم همیشه بیدار است صـدای گــریـه نـوزاد میکـشـد مـا را! خدا کـند که بخـوابد! رباب تب دار است نــمــیروم ســر بـــازار دردســر دارد عذاب هر شب من ازدحـام بـازار است حصیر پـهـن نـکـردم به خـانـهام اصلا حصیر روضۀ مکـشوفـۀ من زار است هـنـوز بـعــد چـهــل سـال درد پـا دارم هـنـوز بر کف پـایـم نـشانی خـار است هنوز جای غل و سلسله به گردنم است هنوز چشم من از مشت بیهوا تاراست آهـای مــردم "اَذَلَّ عــزیــزنـا" یـعــنـی محـلهای بـروی که هجـوم اشرار است مـقـابــلـم بـه زن و بـچـهام اهـانـت شـد امان ز غربت مردی که بد گرفتار است |